عشق
حضورت تکیه گاه امنی ست برای بودنم...
دیگر چه فرقی می کند چشمه ای خشک باشم یا سرابی..... مهم نیست که هستم یا نیستم اصلا دیگر هست ها و نیست ها برایم فرقی نمی کند... باور بودن هم گرچه در من یخ زده اما مرگش برایم قابل هضم تر است شاید به مترسک دل بستم شاید سیاهی را پر رنگ تر کردم قصه ها امتداد دارند در من شبها خواب در چشمانم نور بیشتری دارد کودک ارزوهایم هم که مدتهاست که با من قهر کرده است نمیدانم به کجا میروم ساکن حس بدی هستم که جز سرطان درد برایم چیزی باقی نگذاشته است سردم است گویا این سردی هیچوقت گرم نمی شود هیچ تازگی در دلم نیست زیبا است شرم کودکانه ام بر افتاب لب پنجره غم بر افکارم سایه می افکند تاریکی صدایم میزند اخ............ سردم است!
نظرات شما عزیزان:
|
About![]()
به وبلاگ من خوش آمدید.امیدوارم لحظات خوبی را با هم سپری کنیم Archivesتير 1392آبان 1390 شهريور 1390 فروردين 1390 تير 1389 خرداد 1389 AuthorsKatrinLinks
توهمات
LinkDump
کیت اگزوز ریموت دار برقی |